رمان بازی احضار🕯🖤❌

𝒩𝒶𝒻𝒶𝓈 𝒩𝒶𝒻𝒶𝓈 𝒩𝒶𝒻𝒶𝓈 · 1403/5/10 20:37 · خواندن 1 دقیقه

شروع رمان ترسناک بازی احضار🖤

ژانر:ترسناک_عاشقانه

نویسنده:Sana

خلاصه:درمورد دختری به اسم یسنا که عاشق رمانا و فیلمای ترسناکه و کلا علاقه ی عجبی به چیزای ترسناک داره و یه روز با دوستاش قراره میزاره که احضار جن کنن ولی غافل از اینکه این تازه شروع یه فصل جدید از زندگی یسناس

 

#پارت۱

پوفففف چقد ور میزنه این زنک 

منظورم دبیر ریاضیمونه بابا به خدا اگه ما قرار بود درسخون بشیم نیاز به این چرت و پرتا نبود خودمون عین بچه ی آدم میشستیم پای درسمون نه که با نصیحت های تو یه شبه متحول شیم و یه دستمون آیت الکرسی باشه اونیکی کتاب ریاضی

داشتم تو دلم به انواع فوش های رکیک و ناموسی میکشیدمش که با صدای زنگ انگار دنیا رو بهم دادن 

فوری دست ملیسا و دلارام روگرفتم  و با بقیه ی بچه ها د برو که رفتیم 

چون خونه ها مون نزدیک هم بود تا یه جایی با هم میرفتیم و بعد هرکی میرفت خونه ی خودش

ای وای یادم رف خودمو بهتون معرفی کنم 

اهم اهم بنده یسنا یاری هستم ۱۷ ساله از تهران دختری بسیار سرکش و فضول 

نام پدر :محمد یاری 

نام مادر :سلین عادل 

تک فرزندم و دوردونه ی خاندان یاری 

از علایقم امممم فیلم ترسناک رمان ترسناک غیب کردن ایسگا گیری خوردن و خوابیدن میتونم اشاره کنم 

رنگ مورد علاقه ام هم نیلی و طلایی

دوستام ملیسا و دلارام و عسل و سپیده 

که یه اکیپ هستیم با هم 

این از پایان پارت اول 

عزیزایی که رمانمو خوندین اگه دوست دارین ادامه اش بدم ممون میشم بهم بگین 

با تشکر♡