وحشت خالص

بفرمایید ادامه نتم درست شدههههه

این پرونده مربوط میشه به یه معلم و یک دانش آموز دانش آموز برای یاد گیری درس به خانه معلم می‌ره و زمان از دستش در می‌ره به همین دلیل مجبور میشه کل شب رو در خانه ی معلمش بمونه و اون پایین تخت می‌خوابه بعدش ساعت ۳ صبح معلم از خواب میپره و میبینن دانش آموز با حالت نگران بالای سرش هست از دانش آموز می‌پرسه چیزی شده و دانش آموز میگه که من گشنم شده بیا بریم بیرون غذا بخوریم معلم مقاومت می‌کنه و عصبی میشه ولی دانش آموز به کارش ادامه میده و معلم میگه داخل خونه غذا هست ولی دانش آموز میگه نه من میخواهم غذای مک دونالد رو بخورم و یک دفعه دست معلم رو میگیره و می‌کشه به سمت بیرون خانه و از اونجا دور میشن و دانش آموز شروع به گریه می‌کنه و به معلم میگه زنگ بزنه به پلیس و معلم هم می‌پرسه چرا و دانش آموز میگه :( زمانی که از خواب پاشدم تا آب بخورم دیدم یه چیزی زیر تخت هست و وقتی به نگاه کردن ادامه دادم فهمیدم که یه آدمه که با یه ساتور زنگ زده زیر تخته و یک ماسک عجیب و ترسناک گشنگی بهونه بود ) بعد از اون معلم به پلیس زنگ میزنم ولی پلیس ها چیزی پیدا نمیکنن جز به ساتور زنگ زده